آیفون 16 پرو از کم‌‌تغییرترین آیفون‌های چند سال اخیر است و در عین‌حال همان تجربه‌ی مطمئن گذشته را ارائه می‌دهد.

معمولا اپل را به‌عنوان شرکتی می‌شناسیم که از عرضه‌ی سراسیمه و نصف‌ونیمه‌ی محصولات یا قابلیت‌های نرم‌افزاری خودداری می‌کند و ترجیح می‌دهد یا کلا به حوزه‌ای جدید وارد نشود یا با محصولی وارد شود که تجربه‌ی مطمئن و کارآمدی در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برهمین اساس، آیفون 16 پرو ناقص‌ترین محصول تاریخ اپل به‌شمار می‌آید؛ در ادامه بیشتر توضیح می‌دهم.

اپل مارکتینگ آیفون 16 پرو را با محوریت Apple Intelligence و قابلیت‌های هوش مصنوعی آن انجام داد؛ اما بیش‌از یک ماه پس‌از آغاز عرضه‌ی گوشی‌ها، کاربران اپل با به‌روزرسانی‌های iOS 18.1 و iOS 18.2 صرفا تجربه‌ی نصف‌ونیمه‌‌ای از هوش مصنوعی اپل داشتند؛ به‌نظر می‌رسد که اپل سیری پیشرفته‌اش را نیز در نسخه‌های بعدی iOS 18 دراختیار علاقه‌مندان بگذارد.

برای آن‌هایی که از ماه‌های ابتدایی 2024 تاکنون از دنیای فناوری بی‌خبر بوده‌اند، باید بگویم که Apple Intelligence به‌نوعی پاسخ اپل به جمینای گوگل، گلکسی AI سامسونگ و حتی کوپایلت مایکروسافت به‌حساب می‌آید. به‌موجب Apple Intelligence سیری قرار است همانی باشد که 13 سال پیش، حین رونمایی‌اش، وعده داده شده بود؛ یک دستیار دیجیتال تمام‌عیار که با زبان طبیعی با کاربر صحبت می‌کند؛ البته غیر از سیری پیشرفته، قابلیت‌هایی همچون ساخت عکس و ایموجی با AI، ابزارهای نگارش متن و ویرایش عکس نیز به iOS اضافه خواهد شد.

اجازه دهید تا بررسی آیفون 16 پرو را از بخشی شروع کنیم که بیشترین تغییر را داشته است: دوربین یا بهتر بگویم، دکمه‌ی دوربین.

در شرایطی که گفته می‌شد اپل روی حذف دکمه‌های فیزیکی آیفون کار می‌کند، امسال در کمال تعجب، دکمه‌ی دیگری به خانواده‌ی آیفون 16 اضافه شد؛ هرچند که اپل اصرار دارد به آن Camera Control بگوییم. متأسفانه کمرا کنترل هم از نظر پیاده‌سازی، هم از نظر قابلیت‌ها، خام و ناقص است؛ در ادامه توضیح می‌دهم.

کمرا کنترل، ایده‌ای جذاب؛ اما بسیار نابالغ است

به‌رسم همیشگی اپل، کمرا کنترل در پس ظاهر ساده‌‌اش، مهندسی پیچیده‌ای دارد. سطح کمرا کنترل از جنس یاقوت کبود است و دورتادورش را حلقه‌ای از جنس فولاد ضدزنگ هم‌رنگ بدنه فرا گرفته؛ زیر این سطح هم حسگر دقیق تشخیص نیرو با بازخورد هپتیکی به‌همراه حسگر لمسی قرار دارد تا کمرا کنترل هم بتواند شاتر دوربین‌های DSLR را شبیه‌سازی کند، هم سوایپ انگشت روی سطح دکمه را تشخیص دهد.

با کمرا کنترل می‌توانید عکس بگیرید، فیلم‌برداری کنید یا پارامترهای دوربین را تغییر دهید؛ بدین‌ترتیب که با یک‌بار فشردن دکمه، اپلیکیشن دوربین اجرا می‌شود، حال اگر دکمه را یک‌بار دیگر فشار دهید، عکس گرفته می‌شود و اگر آن را نگه دارید، فیلم‌برداری شروع می‌شود و به‌محض بلند کردن انگشت هم فیلم‌برداری متوقف می‌شود.

در محیط دوربین اگر بدون بلند کردن انگشت، دوبار دکمه را آرام، فشار دهید، پارامترهای عکاسی ظاهر می‌شود، با سوایپ روی سطح دکمه هم می‌توانید بین گزینه‌ها جابه‌جا شوید، با یک فشار آرام دیگر نیز وارد تنظیمات پارامتر دلخواه می‌شوید. در میان پارامترهای عکاسی به نوردهی، عمق میدان، بزرگ‌نمایی، جابه‌جایی بین دوربین‌ها، Style و Tone در دسترس قرار دارند که راجع‌به دو مورد آخر در ادامه بیشتر صحبت می‌کنیم.

لمس‌کردن صفحه‌نمایش برای جابه‌جایی در منوی دوربین بسیار ساده‌تر و سرراست‌تر از به‌کارگیری کمرا کنترل بود. حتی پس‌از 10 روز کار با آیفون 16 پرو، رفتن به بخش پارامترهای عکاسی و سوایپ‌کردن برای تنظیم پارامترها بسیار دشوار و زمان‌بر بود؛ به‌عنوان مثال بارها پیش می‌آید که حین سوایپ‌کردن برای تنظیم مقدار پارامتری همچون Tone، گوشی تصمیم می‌گیرد تا از تنظیمات Tone خارج شود و بین پارامترها جابه‌جا شود.

یکی از مشکلات کمرا کنترل، به سفت‌بودن دکمه‌ی آن بازمی‌گردد؛ برای همین، هنگام عکاسی با این دکمه، گوشی تکان می‌خورد؛ موضوعی که ممکن است در نهایت به محو افتادن جزئیات عکس‌ها در تاریکی بینجامد.

گذشته از سفتی دکمه، محل قرارگیری Camera Control نیز به‌نظر من چندان بهینه نیست؛ هنگام استفاده از گوشی در حالت پرتره، به‌ویژه با مدل پرو مکس، به احتمال زیاد به مشکل می‌خورید و باید از هر دو دستتان کمک بگیرید؛ اگر هم از گوشی با دست چپتان استفاده می‌کنید، گاهی ممکن است انگشتانتان دکمه را فشار دهند و عملکرد گوشی را مختل کنند.

اپل با به‌روزرسانی iOS 18.2، قابلیتی را به کمرا کنترل اضافه کرد که به‌موجب آن کاربر می‌تواند درست‌مانند دوربین‌های حرفه‌ای و گوشی‌های اکسپریا، با نصفه‌فشار دادن دکمه، روی سوژه فوکوس کند و با فشردن کامل نیز عکس را ثبت کند.

در به‌روزرسانی iOS 18.2، کاربران خانواده‌ی آیفون 16 با کمرا کنترل به قابلیتی موسوم به Visual Intelligence با عملکردی مشابه گوگل‌لنز و Circle to Search دسترسی دارد؛ بدین‌ترتیب که با فشردن طولانی کمرا کنترل می‌توان سوژه‌ی موجود در قاب دوربین را جست‌وجو کرد یا درباره‌ی آن سؤال پرسید.

ویژوئال اینتلیجنس فقط برای سری آیفون 16

جستجوی تصویر در گوگل

آنالیز تصویر با ChatGPT

هوش مصنوعی اپل شاید حرف تازه‌ای برای گفتن نداشته باشد؛ مثلا بسیاری از قابلیت‌های آن مثل مولد تصویر ایمج پلی‌‌گراند، ایمج واند، پاک‌کن کلین‌آپ و ابزارهای بازنویسی متن را قبلا در گوشی‌های پیکسل و گلکسی دیده بودیم و اینجا هم با تجربه‌ای کم‌وبیش یکسان روبه‌رو هستیم؛ اما ابزارهای مولد تصویر اپل زیباتر از گوگل و سامسونگ پیاده‌سازی شده‌اند و انعطاف‌پذیری بیشتری در خلق تصاویر هوش مصنوعی دارند.

طرح‌های تولید‌شده با ایمج پلی‌گراند

کار با ایمج پلی‌گراند به‌شدت ساده است و نتایج معمولا به چیزی که در ذهن دارید، نزدیک هستند. قابلیت جنموجی هم که اجازه می‌دهد ایموجی‌های دلخواهتان را با چند کلمه تولید کنید و در آی‌مسیج برای دوستان‌تان بفرستید، در عین‌حال که ابتکار اپل است، شاید کاربردی‌ترین و سرگرم‌کننده‌ترین ابزار هوش مصنوعی‌ای باشد که تا به‌حال در گوشی هوشمند تجربه کرده‌ایم.

ایمج واند که طرح‌های ناشیانه‌ی کاربر را به تصاویر کارتونی جذاب‌تر تبدیل می‌کند، به اندازه‌ی Sketch to Image در گوشی‌های گلکسی اس اولترا که از قلم پشتیبانی می‌کنند، کاربردی نیست و احتمالا بیشتر به کار آیپددارها بیاید.

سبک اسکچ

سبک ایلاستریشن

سبک انیمیشن

آنچه احتمالا تجربه‌ی اپل اینتلیجنس را منحصر‌به‌فرد و «جادویی» کند، نه مولدهای تصویر و ابزارهای نوشتاری یا ویژوئال اینتلیجنس، بلکه سیری است؛ البته نه به شکل کنونی که صرفا با ChatGPT ادغام شده و پاسخ بسیاری از درخواست‌های کاربر را به چت‌بات واگذار می‌کند؛ بلکه به شکلی که در iOS 18.3 و 18.4 منتشر خواهد شد. اپل می‌گوید سیری آینده می‌تواند با «آگاهی از صفحه‌نمایش»، «آنالیز رفتار کاربر» و انجام «اکشن‌های درون‌برنامه‌ای»، به رویایی که سال‌ها برای دستیار صوتی خود در ذهن داشت، نزدیک‌تر شود؛ شاید «سیری واقعی»، بزرگ‌ترین انگیزه‌ برای ارتقا به آیفون‌های جدید باشد.

مارکتینگ اپل درباره‌ی کمرا کنترل به‌طور محسوسی به‌سمت قابلیت ویژوئال اینتلیجنس سنگینی می‌کند؛ اما به‌نظرم اگر مشکلات و باگ‌ها رفع شوند، احتمالا کمرا کنترل در دو مورد بیشترین کارایی را خواهد داشت؛ نخست حین بزرگ‌نمایی، چون می‌توان کنترل دقیق‌تری روی سطح زوم داشت و دوم برای دسترسی سریع‌تر به تنظیمات جدید اپل برای دوربین موسوم به Style و Tone که اتفاقا برای خوره‌های عکاسی بسیار کاربردی هستند؛ اکنون دلیل را توضیح می‌دهم.

آیفون‌ها معمولا سبک‌وسیاق عکاسی خودشان را دارند؛ عکس‌های آیفون معمولا رنگ‌های نزدیک به واقعیت با تمایلی نسبی به گرمی دارند و از رنگ‌های اشباع و پرکنتراست خبری نیست؛ البته اپل با آیفون 13 قابلیت Photographic Styles را معرفی کرد تا با ارائه‌ی استایل‌های مختلف عکاسی، به‌نوعی طرفداران عکاسی پرکنتراست به‌سبک پیکسل‌های گوگل را راضی نگه دارد.

اپل با آیفون 15 سیاستی را پیش گرفت که برای عامه‌ی مردم چندان خوشایند نبود؛ به‌طور خلاصه، آیفون برای بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های موتور پُرقدرت Photonic Engine با هدف حفظ جزئیات سایه‌ها و هایلایت‌ها، کمی در پیاده‌سازی HDR زیاده‌روی می‌کند تا جایی که رنگ‌ها و سایه‌ها، قدرت خود را از دست می‌دهند و حس دراماتیک قبلی را ندارند.

خبر بد اینکه آیفون 16 پرو از همان سیاست قبلی اپل پیروی می‌کند و به‌اصطلاح، سایه‌ها را کم‌قوت ثبت می‌کند؛ اما خبر خوب اینکه حالا با نسخه‌ی تکامل‌یافته‌ی Photographic Styles می‌توانید جانی تازه به سایه‌ها و رنگ‌ها ببخشید. با نسخه‌ی جدید فتوگرافیک‌استایلز امکان تغییر نوع پردازش رنگ پوست و سایه‌ها را دارید، حتی بعد از ثبت عکس‌ها هم می‌توانید استایل عکاسی را تغییر دهید.

استایل عکاسی خودتان را با آیفون 16 پرو کشف کنید

پیش‌از آنکه تأثیر Photographic Styles بر عکس‌ها را مشاهده کنیم، اجازه دهید تا ابتدا درباره‌ی حالت‌های مختلف آن صحبت کنیم. اکنون استایل‌های عکاسی آیفون به دو دسته‌ی کلی Mood و Undertone تقسیم می‌شود؛ غیر از حالت عکاسی استاندارد، 5 استایل Undertone و 9 استایل Mood در دسترس قرار دارند. استایل‌های Undertone بیش‌از هرچیز، رنگ پوست سوژه‌های انسانی را تنظیم می‌کنند و استایل‌های Mood هم عملکردی شبیه به فیلترهای اینستاگرامی ارائه می‌دهند.

اپل می‌گوید از هسته‌های جدیدی در CPU استفاده می‌کند که نتیجه‌ی آن 15 درصد عملکرد سریع‌تر از A17 Pro و دستیابی به عملکرد هم‌سطح این تراشه با 20 درصد توان مصرفی کمتر است. اپل ادعای می‌کند که A18 Pro از حافظه‌ی کش بیشتری درمقایسه‌با تراشه‌ی A18 بهره می‌برد.

تراشه‌ی A18 Pro حتی از پردازنده‌های دسکتاپ چند 100واتی دسکتاپ هم عملکرد تک‌هسته‌ای سریع‌تری دارد

گرافیک 6هسته‌ای A18 Pro به‌گفته‌ی اپل تا 20 درصد سریع‌تر از نسل گذشته عمل می‌کند. اپل می‌گوید شتا‌ب‌دهنده‌ی رهگیری پرتو در GPU جدید نیز بهبود 100درصدی درمقایسه‌‌با نسل گذشته تجربه می‌کند.

واحد پردازش عصبی 16هسته‌‌ای A18 Pro همانند نسل قبل قابلیت انجام 35 تریلیون عملیات‌برثانیه را دارد؛ اما به‌لطف افزایش 17درصدی پهنای باند میان رم با تراشه، NPU جدید در کاربری‌های واقعی بهتر از قبل عمل می‌کند. تراشه‌ی A18 Pro با کنترلر پرسرعت حافظه به رم 8 گیگابایتی LPDDR5x-7500 متصل شده است.

آیفون 16 پرو به‌طور محسوسی از پرچم‌داران فعلی اندروید سریع‌تر است؛ اختلاف حدود 60درصدی عملکرد تک‌هسته‌ای CPU با گلکسی S24 اولترا به‌خوبی نشان می‌دهد که آیفون 16 پرو تا چه‌اندازه در کاربری روزمره تند و تیز ظاهر می‌شود.

پرچم‌دار 2024 اپل هنگام استفاده از GPU برای محاسباتی همچون محو کردن پس‌زمینه‌ی عکس‌ها و تشخیص چهره، برتری 95درصدی خود را به رقیب قَدری همچون گلکسی S24 اولترا دیکته می‌کند؛ هرچند که در رندر بازی‌ها، هنوز برتری با گلکسی و تراشه‌ی اسنپدراگون 8 نسل 3 است.

واحد پردازش عصبی آیفون 16 پرو در بنچمارک GeekBench AI با اختلاف نجومی 870 درصدی از گلکسی S24 اولترا پیش می‌افتد؛ حال باید تا زمان انتشار قابلیت‌های هوش مصنوعی اپل منتظر بمانیم تا ببینیم که آیا چنین اختلافی منطقی است یا صرفا از وجود باگی در نرم‌افزار بنچمارک نشأت می‌گیرد.

اپل مانند نسل گذشته، آیفون 16 پرو را در نسخه‌های 128، 256، 512 گیگابایت و یک ترابایت با فضای ذخیره‌سازی NVMe به‌فروش می‌رساند؛ درحالی‌که مدل پایه‌ی آیفون 16 پرو مکس از 256 گیگابایت فضای ذخیره‌سازی بهره می‌برد. بنچمارک‌ها نشان می‌دهند که سرعت فضای ذخیره‌سازی آیفون 16 پرو تفاوتی با نسل گذشته ندارد.

اگر اعداد و ارقام را کنار بگذاریم، با این واقعیت مواجه می‌شویم که حس‌وحال استفاده از آیفون 16 پرو در کاربری‌های روزمره با آیفون 15 پرو یا حتی آیفون 14 پرو تفاوت چندانی ندارد. شکاف عملکردی آیفون جدید با نسل‌های قبلی بدین دلیل است که گوشی بتواند با استاندارد چندسال بعد هم کماکان عملکرد مطلوبی ارائه دهد و البته از پس پردازش‌های سنگین Apple Intelligence نیز بربیاید.

اپل می‌گوید با تغییراتی که در ساختار داخلی آیفون 16 پرو به‌وجود آورده؛ از جمله پوسته‌ی فلزی باتری (فقط در مدل پرو)، گوشی اکنون می‌تواند در استفاده‌های سنگین تا 20 درصد عملکرد پایدارتری داشته باشد. این بهبود پایداری عملکرد تا حدودی حس می‌شود؛ گوشی حین اجرای بازی‌های گرافیکی چندان داغ نمی‌شود و عملکردش کمتر از گذشته افت می‌کند؛ در تست پایداری زومیت، آیفون 16 پرو کمتر از گلکسی S24 اولترا و نسل قبلی افت کرد؛ حداکثر دمای بدنه‌اش نیز به 47 درجه‌ی سلسیوس رسید.

آیفون 16 پرو مکس به‌لطف فضای بزرگ‌تر داخل گوشی، پایداری عملکرد به‌مراتب بهتری درمقایسه‌با آیفون 16 پرو به‌نمایش می‌گذارد؛ به‌طوری که پس‌از 20 دقیقه، GPU دستگاه حدود 25 درصد عملکرد بهتری درمقایسه‌با آیفون 16 پرو به‌نمایش می‌گذارد. اختلاف آیفون 16 پرو مکس با S24 اولترا محسوس‌تر است؛ با اینکه پرچم‌دار سامسونگ در ابتدای آزمون با اختلاف حدود 10 درصد به پرچم‌دار اپل برتری دارد؛ اما پس‌از گذشت 20 دقیقه، آیفون 16 پرو مکس با اختلاف 35درصدی از گلکسی پیش می‌افتد.

برای آنکه از در کاربری‌هایی غیر از اجرای بازی‌های سنگین نیز پایداری عملکرد آیفون 16 پرو را بسنجیم، به‌سراغ آزمون استرس CPU رفتیم؛ این آزمون به‌مدت 20 دقیقه تمام هسته‌های CPU را درگیر می‌کند و در پایان نشان می‌دهد که CPU بعد از داغ‌شدن زیر بار پردازشی سنگین، چه سطحی از ظرفیت عملکردی‌اش را ارائه می‌دهد.

آیفون 16 پرو مکس

آیفون 16 پرو

آزمایش پایداری عملکرد CPU تحت بار پردازشی سنگین به‌مدت 20 دقیقه

آیفون 16 پرو بعد از 20 دقیقه، قادر بود 84 درصد از سطح عملکردش را دراختیار کاربر بگذارد؛ بنابراین احتمالا آیفون در استفاده‌های بسیار سنگین، به‌ندرت دچار لگ و افت فریم می‌شود. در آزمون استرس CPU بدنه‌ی دستگاه به حدود 45 درجه‌ی سلسیوس رسید. آیفون 16 پرو مکس در آزمون استرس CPU هم درخشان‌تر از برادر کوچک‌ترش ظاهر می‌شود؛ به‌طوری می‌تواند حدود 92 درصد از عملکردش را حفظ کند و با حداکثر دمای 44٫6 درجه‌ی سلسیوس، خنک‌تر از آیفون 16 پرو باقی می‌ماند.

اپل امسال ظرفیت باتری آیفون 16 پرو و 16 پرو مکس را حدود 10 درصد افزایش داده است؛ همین موضوع در کنار بهینگی تراشه‌ی A18 Pro باعث می‌شود تا پرچم‌داران جدید شارژدهی بسیار خوبی داشته باشند؛ به‌گونه‌ای که اپل، آیفون 16 پرو مکس را «بهترین آیفون تاریخ از نظر شارژدهی» می‌داند.

کوپرتینونشین‌ها شارژدهی آیفون‌های جدید را با مدت‌زمان پخش ویدیو اعلام می‌کنند و می‌گویند آیفون 16 پرو با 27 ساعت پخش فیلم، 4 ساعت شارژدهی بیشتری درمقایسه‌با نسل گذشته دارد؛ تست‌های زومیت نیز با 26 ساعت و 5 دقیقه شارژدهی را برای آیفون جدید نشان می‌دهند که کم‌وبیش با ادعای اپل هم‌خوانی دارد. آیفون 16 پرو مکس توانست به‌مدت 29 ساعت و 48 دقیقه ویدیوی معیار زومیت را پخش کند که حدود 5 ساعت بیشتر از نتیجه‌ی به‌دست‌آمده با آیفون 15 پرو مکس است؛ اما با عدد 33 ساعت ادعایی اپل، فاصله‌ی نسبتا زیادی دارد.

تغییر دیگر آیفون 16 پرو به افزایش سرعت شارژ بازمی‌گردد؛ پرچم‌دار جدید اپل اکنون شارژ سیمی با توان 30 وات را پشتیبانی می‌کند و در صورت اتصال همین شارژر به پد شارژ بی‌سیم مگ‌سیف، توان شارژ بی‌سیم هم به 25 وات می‌رسد که طبق ادعای اپل، شارژ باتری را ظرف 30 دقیقه از صفر تا 50 درصد پُر می‌کند.

شارژدهی بسیار خوب و فراتر از نسل گذشته

با اینکه سرعت شارژ سیمی آیفون 16 پرو از 20 به 30 وات ارتقا پیدا کرده؛ اما باز هم شارژ کامل باتری کم‌وبیش حدود 100 دقیقه طول می‌کشد؛ زیرا هم ظرفیت باتری 10 درصد افزایش یافته است، هم آیفون بازه‌ی 85 تا 100 درصد را با سرعت بسیار پایینی شارژ می‌کند؛ حتی با وجود خاموش‌بودن قابلیت شارژ بهینه‌ی باتری، گوشی برای کامل‌کردن 15 درصد باقیمانده از ظرفیت باتری، به حدود 35 تا 40 دقیقه زمان نیاز دارد. آیفون 16 پرو مکس هم برای شارژ کامل باتری حجیم‌ترش به 120 دقیقه زمان نیاز دارد.

از تغییرات بنیادی و چشمگیر آیفون که بگذریم، آنچه در همان نگاه نخست به چشمتان خواهد آمد، بزرگ‌تر شدن ابعاد گوشی به‌ویژه در آیفون 16 پرو مکس و باریک‌تر شدن حاشیه‌های دورتادور نمایشگر است.

آیفون 16 پرو و پرو مکس با افزایش 0٫2اینچی قطر نمایشگر درمقایسه‌با چندین نسل گذشته، از نمایشگر 6٫3 و 6٫9 اینچی استفاده می‌کنند؛ پس عجیب نیست که ابعاد فیزیکی و وزن هم افزایش یابد؛ هر دو گوشی حدود 3 میلی‌متر بلندتر و یک میلی‌متر عریض‌تر شده‌ و به‌ترتیب 12 و 6 گرم سنگین‌تر شده‌اند؛ بنابراین افزایش وزن آیفون 16 پرو معنادارتر است و 16 پرو مکس هم بدتر از گذشته در دست می‌نشیند و مدام به استفاده‌ی دودستی نیاز دارد.

حاشیه‌های اطراف نمایشگر به‌طور محسوسی باریک‌تر شده‌اند؛ اکنون دورتادور نمایشگر آیفون 16 پرو را حاشیه‌ای با ضخامت کمی بیش‌از یک میلی‌متر (1٫15 میلی‌متر به‌طور دقیق‌تر) فراگرفته؛ درحالی‌که ضخامت حاشیه‌‌های آیفون 15 پرو حدود 1٫5 میلی‌متر است و برای آیفون 16 به بیش‌از 2 میلی‌متر می‌رسد؛ البته باید دقت کنید که با انداختن کاور روی گوشی، باریکیِ حاشیه‌ها کمتر به‌چشم می‌آید.

تغییر ظاهری دیگر آیفون 16 پرو، اضافه‌شدن گزینه‌ی رنگیِ Desert Titanium به رنگ‌بندی دستگاه و حذف گزینه‌ی آبی (Blue Titanium) است. رنگ جدید بیشتر به کِرِم با فریم طلایی شباهت دارد. گزینه‌های رنگی دیگر به موارد خنثی و نه‌چندان چشمگیر مشکی/خاکستری (Black Titanium)، سفید (White Titanium) و تیتانیومی خالص (Natural Titanium) محدود می‌شود.

طراحی ظاهری آیفون 16 پرو در باقی بخش‌ها هیچ تفاوتی با نسل گذشته ندارد؛ همان فریم تیتانیومی مسطح با پنل‌های شیشه‌ای تخت در نمای پشت و جلوی گوشی را شاهد هستیم که با دقت بسیار بالایی روی هم سوار شده‌اند و ساختار مستحکمی را با گواهی IP68 شکل داده‌اند.

برخلاف آیفون 16، در فرآیند رنگ‌آمیزی پنل پشتی و چینش دوربین‌ها نیز تغییری به‌وجود نیامده، صرفا پوشش نمایشگر به سرامیک‌شیلد نسل سوم ارتقا یافته که به‌گفته‌ی اپل، استحکام آن 2برابرِ نسل گذشته است.

درباره‌ی Camera Control و محل نه‌چندان ارگونومیک آن در سمت راست فریم، ابتدای مقاله صحبت کردیم. غیر از این دکمه‌ی جدید، باقی دکمه‌ها همانند نسل گذشته هستند، دکمه‌های کنترل صدا و Side button در محل مناسبی قرار دارند و بازخورد بسیار خوبی ارائه می‌دهند و دکمه‌ی Action button هم مانند نسل گذشته، امکان شخصی‌سازی را دراختیارتان می‌گذارد.

در نهایت بخش نه‌چندان پرتغییر دیگر هم نمایشگر آیفون 16 پرو است که از همان پنل 120 هرتزی OLED با فناوری LTPO بهره می‌برد؛ البته امسال به‌دلیل افزایش 0٫2 اینچی قطر نمایشگر، وضوح آن به 2622 × 1206 پیکسل با تراکم بسیار خوب 460 پیکسل‌براینچ می‌رسد. نمایشگر مانند گذشته از استانداردهای HDR شامل HDR10 و Dolby Vision پشتیبانی می‌کند؛ بنابراین مانند چند نسل قبل، یا با پنل 10بیتی طرف هستیم یا 8bit+FRC.

نمایشگر آیفون 16 پرو به‌لطف فناوری LTPO می‌تواند نرخ نوسازی نمایشگر را بسته به نوع و نرخ حرکت محتوا بین یک تا 120 هرتز تغییر دهد تا بدین‌ترتیب گوشی هم بتواند انیمیشن‌های نرم و روانی را به‌نمایش بگذارد، هم با نرخ فریم بازی‌ها و ویدیوها هم‌خوانی داشته باشد، هم به شارژدهی باتری آسیبی نزند.

اپل می‌گوید نمایشگر آیفون 16 پرو مانند نسل گذشته از فضای رنگی وسیع P3 پشتیبانی می‌کند، در حالت تنظیم دستی به روشنایی 1000 نیت دست می‌یابد و حداکثر روشنایی آن در حالت خودکار یا حین پخش ویدیوهای HDR به 2000 نیت می‌رسد؛ اما تفاوت مهم پنل آیفون 16 پرو با آیفون 15 پرو به حداقل روشنایی یک‌نیتی بازمی‌گردد.

اندازه‌گیری‌های زومیت ادعاهای اپل درباره‌ی روشنایی آیفون را تأیید می‌کنند؛ ما حداقل روشنایی آیفون 16 پرو را 1٫35 نیت اندازه گرفتیم که به‌مراتب پایین‌تر از 2٫15 نیت در نسل گذشته است؛ اما حداکثر روشنایی در حالت دستی و حین نمایش ویدیوهای HDR هیچ تفاوتی با آیفون 15 پرو ندارد و به‌ترتیب با 1044 و 1950 نیت برابری می‌کند. ناگفته نماند که آیفون 16 پرو در حالت خودکار و حین نمایش محتوای SDR (کاربری‌هایی غیر از پخش ویدیوی HDR) به روشنایی 1296 نیت دست یافت؛ اما احتمالا در معرض نور شدید محیطی می‌تواند به همان محدوده‌ی 2000 نیت نیز نزدیک شود.

آیفون 16 پرو مکس با پوشش بیش‌از 99 درصد sRGB و DCI P3 با خطای خیره‌کننده‌ی 0٫6، دقیق‌ترین نمایشگر را در میان گوشی‌های هوشمند بررسی‌شده دارد؛ توجه داشته باشید که گوشی اپل به تغییر دستی پروفایل‌های رنگی هم نیازی ندارد و به‌طور خودکار، بسته به نوع محتوای درحال پخش، فضای رنگی مناسب را انتخاب می‌کند.

آیفون 16 پرو از اسپیکرهای استریویی بهره می‌برد که کانال اصلی آن در لبه‌ی پایینی فریم قرار دارد و نقش کانال دوم را نیز اسپیکر مکالمه ایفا می‌کند. شاید بلندی صدای آیفون به‌پای رقبایی همچون پیکسل 9 پرو یا گلکسی S24 اولترا نرسد؛ اما کیفیت خروجی اسپیکرها در سطح بالاتری قرار دارند؛ صدای آیفون شفاف‌تر و بیس‌های آن به‌مراتب کوبنده‌تر از رقبا است.

نظر شما درباره‌ی آیفون 16 پرو چیست؟ آیا به‌نظر شما کمرا کنترل و قابلیت‌های هوش مصنوعی اپل به‌قدری جذاب هستند که کاربر آیفون‌های قدیمی را به ارتقا راضی کند؟

سامسونگ در رویداد گلکسی آنپکد 2025 به‌طور رسمی سری گلکسی S25 را معرفی کرد؛ رویدادی که باعث شد زومیت به‌صورت حضوری و در شبی خاطره‌انگیز پذیرای بیش از هزار نفر از کاربران خود باشد.

سامسونگ در رویداد خود گلکسی S25 اولترا را با تمرکز ویژه‌ای بر بخش‌های نرم‌افزاری و هوش مصنوعی به‌نمایش گذاشت تا نشان دهد گلکسی S24 اولترا از لحاظ سخت‌افزاری در جایگاه مطلوبی قرار دارد؛ البته که به‌روال طبیعی هرسال شاهد پیشرفت‌های سخت‌افزاری هم هستیم.

در این مقاله به مقایسه‌ی گلکسی S25 اولترا و گلکسی S24 اولترا می‌پردازیم تا ببینیم بهترین گوشی سامسونگ در سال 2025 تا چه اندازه نسبت‌به نسل قبلی پیشرفت کرده است.

بی‌شک یکی از تغییراتی که در گلکسی S25 اولترا نگاه‌ها را به‌خود معطوف می‌کند به بخش طراحی برمی‌گردد؛ بخشی که سامسونگ تصمیم گرفت تا بعد از چند سال حس‌وحال تازه‌ای به آن ببخشد.

گلکسی S25 اولترا اکنون طراحی جعبه‌ای‌تری دارد و به‌جای گوشه‌های تیز نسل‌های گذشته از گوشه‌های نسبتاً گرد و منحنی‌شکلی بهره‌ می‌برد. به‌اعتقاد تعداد قابل‌توجهی از کاربران، گوشه‌های تیز گلکسی S24 اولترا یک نکته‌ی منفی محسوب می‌شوند و می‌توانند آزار‌دهنده باشند.

سال قبل گلکسی S24 اولترا با استفاده از بدنه‌ی تیتانیومی و گوریلا گلس آرمور تجربه‌ای فوق‌العاده‌ای را به‌ارمغان آورد و میزان بازتاب نور را به‌طور مشهودی کاهش می‌داد. ناگفته نماند که این محافظ از نظر مقاومت هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

گلکسی S25 اولترا ادامه‌دهنده‌ی راه گلکسی S24 اولترا است و از تیتانیوم بسیار بادوام و گوریلا آرمور 2 (در بخش پشتی و جلویی) استفاده می‌کند. سامسونگ می‌گوید گوریلا آرمور 2 دوام بیشتری نسبت‌به شیشه دارد و با ترکیب شیشه و سرامیک ضمن مقاومت دربرابر سقوط و خط‌و‌خش، استفاده از نمایشگر را در محیط‌های پرنور ساده‌تر می‌کند.

در دست گرفتن گلکسی S25 اولترا به‌خاطر گوشه‌های گرد و وزن و ضخامت کمتر، حس‌و‌حال بهتری از گذشته دارد

آخرین پرچم‌دار سامسونگ وزن 233 گرمی و ضخامت 8٫6 میلی‌متری گلکسی S24 اولترا را با وزن 218 گرمی و ضخامت 8٫2 میلی‌متری جایگزین کرده است تا خوش‌دستی گوشی بیشتر از گذشته شود. هر دو گوشی همچنان گواهی IP68 دارند.

صفحه‌نمایش گلکسی S25 اولترا حدود 92٫5 از بخش جلویی را به‌خود اختصاص داده است که در مقایسه با نسبت نمایشگر‌به‌بدنه‌ی 88٫5 درصدی گلکسی S24 اولترا جهش بسیار بزرگی به‌شمار می‌رود.

به‌طور کلی هر دو گوشی به‌لطف ویژگی‌هایی نظیر گواهی IP68 و استفاده از مواد باکیفت، کیفیت ساخت بسیار بالایی دارند و کاملاً در حد‌واندازه‌ی پرچم‌داران تمام عیار ظاهر می‌شوند.

هر دو گوشی گلکسی S25 اولترا و گلکسی S24 اولترا نمایشگر‌های فوق‌العاده باکیفیت و پروضوحی دارند و به‌جز اندازه، تفاوت خاصی با یکدیگر ندارند.

گلکسی S25 اولترا

6٫9 اینچی از نوع اولد باوضوح +QHD و نرخ نوسازی 120 هرتزی. نمایشگر 8 بیتی با حداکثر روشنایی 2600 نیتی و پشتیبانی از +HDR10.

گلکسی S24 اولترا

6٫8 اینچی از نوع اولد باوضوح +QHD و نرخ نوسازی 120 هرتزی. نمایشگر 8 بیتی با حداکثر روشنایی 2600 نیتی و پشتیبانی از +HDR10.

همان‌طور که در جدول بالا مشاهده می‌کنید به‌جز اندازه‌ی نمایشگر اکثر مشخصات با هم یکسان هستند و این یعنی حداقل روی کاغذ با تجربه‌ی کاربری مشابهی روبه‌رو هستیم؛ البته که تا زمان بررسی دقیق گلکسی S25 اولترا نمی‌توان نظر قطعی داد و نباید از یاد برد که گلکسی S24 اولترا صفحه‌نمایش نسبتاً تمام و کمالی دارد.

سامسونگ در رویداد شب گذشته حرفی از 10 یا 12 بیتی بودن نمایشگر گلکسی S25 اولترا به‌میان نیاورد تا به‌احتمال زیاد باز هم شاهد استفاده از پنل 8 بیتی باشیم؛ موردی که کره‌ای‌ها علاقه‌ی وصف نشدنی نسبت‌به آن دارند و در سال 2025 کمی ناامیدکننده به‌نظر می‌رسد.

گلکسی S25 اولترا مانند گلکسی S24 اولترا و برخلاف اکثر پرچم‌دار‌های چینی حال حاضر از باتری 5000 میلی‌آمپرساعتی با پشتیبانی از شارژ سریع 45 واتی بهره می‌برد. سامسونگ می‌گوید در باتری گوشی‌های سری گلکسی S25 از حداقل 50 درصد کبالت بازیافتی استفاده شده است.

گلکسی S25 اولترا صفحه‌نمایش بزرگ‌تری دارد و نصف‌ونیمه از استاندارد شارژ بی‌سیم Qi2 پشتیبانی می‌کند

تمام اعضای خانواده‌ی گلکسی اس 25 به‌لطف استاندارد Qi2 از شارژ بی‌سیم 25 واتی پشتیبانی می‌کنند؛ اما باید به این نکته اشاره کرد که خبری از آهنربای داخلی نیست و برای استفاده از قابلیت مورد بحث باید قاب‌های مغناطیسی مخصوصی خریداری شوند.

به‌دلیل متفاوت بودن پردازنده‌ها نمی‌توانیم درمورد شارژدهی گلکسی S25 اولترا نظری بدهیم و برای فهمیدن این مورد باید تا زمان رسیدن پرچم‌دار تازه‌نفس سامسونگ به‌دست زومیت منتظر بمانیم.

گلکسی S25 اولترا به‌مدد نسخه‌ی سفارشی قدرتمندترین تراشه‌ی موبایلی کوالکام، یعنی اسنپدراگون 8 الیت در تمام بخش‌های عملکردی پیشرفت چشمگیری را تجربه می‌کند.

گلکسی S25 اولترا

اسنپدراگون 8 الیت با 2 هسته‌ی 4٫47 گیگاهرتزی Oryon V2 Phoenix L و 6 هسته‌ی 3٫53 گیگاهرتزی Oryon V2 Phoenix M به‌همراه واحد گرافیکی Adreno 830

گلکسی S24 اولترا

اسنپدراگون 8 نسل 3 با یک هسته‌ی 3٫39 گیگاهرتزی Cortex-X4 و 3 هسته‌‌ی 3٫1 گیگاهرتزی Cortex-A720 و 2 هسته‌‌ی 2٫9 گیگاهرتزی Cortex-A720 و 2 هسته‌ی 2٫2 گیگاهرتزی Cortex A520 به‌همراه واحد گرافیکی Adreno 750

گلکسی S24 اولترا با پردازنده‌ی اسنپدراگون 8 نسل 3 قدرت پردازشی فوق‌العاده‌ای دارد و از پس سنگین‌ترین کار‌ها و بازی‌ها به‌راحتی برمی‌آید و می‌توان چندین سال روی آن حساب باز کرد، اما نسخه‌ی سفارشی اسنپدراگون 8 الیت موجود در گلکسی S25 اولترا به پرچم‌دار سال گذشته مجال عرض اندام نمی‌دهد.

گلکسی S24 اولترا در آزمایش‌های زومیت توانست در بخش‌های تک هسته‌ای و چند هسته‌ای بنچمارک گیک‌بنچ به امتیاز‌های 2262 و 7005 دست پیدا کند. طبق گزارش‌های قبلی، این امتیاز‌ها برای اسنپدراگون 8 الیت در محدوده‌ی 3100 و 10٬000 قرار دارند تا مشخص شود که با چه پردازنده‌ای طرف هستیم.

سامسونگ می‌گوید Snapdragon 8 Elite for Galaxy درمقایسه‌با اسنپدراگون 8 نسل 3 دارای NPU (واحد عصبی) 40 درصد قوی‌تری است و CPU و GPU آن به‌ترتیب پیشرفت نسلی 37 درصدی و 30 درصدی را تجربه می‌کنند.

گلکسی اس 25 اولترا به‌کمک موتور ولکان و رهگیری پرتو بسیار پیشرفته‌ی اسنپدراگون 8 الیت تجربه‌ی بازی با موبایل را ارتقا می‌دهد و می‌تواند برخی ویژگی‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی را به‌صورت داخلی پردازش کند. سامسونگ با آگاهی از تولید گرمای زیاد اسنپدراگون 8 الیت، محفظه‌ی بخار گلکسی S25 اولترا را 40 درصد بزرگ‌تر از گذشته کرده است.

قطعا سال گذشته گل سرسبد مراسم معرفی گلکسی S24 اولترا هوش مصنوعی اختصاصی سامسونگ بود. غول فناوری کره‌ای امسال هم همین روند را تکرار و اعلام کرد که وارد عصر جدیدی از دوران فعالیت و قابلیت‌های Galaxy AI می‌شویم.

اسنپدراگون 8 الیت و Galaxy AI برگ‌برنده‌ی گلکسی S25 اولترا در مقابل رقبا هستند

از جمله قابلیت‌های گوشی سامسونگ مدل گلکسی S25 اولترا می‌توان به ایجنت‌های هوش مصنوعی چندحالته، Circle to Search بهبودیافته، درک زبان طبیعی و رمزنگاری پساکوانتومی اشاره کرد.

قدرتمندترین گوشی 2025 سامسونگ با سیستم‌عامل اندروید 15 و رابط کاربری پرسروصدای One UI 7 به بازار عرضه می‌شود و تا هفت سال به‌روزرسانی نرم‌افزاری دریافت می‌کند.

گلکسی S24 اولترا یکی از حرفه‌ای‌ترین دوربین‌ها را برای عکاسی و فیلم‌برداری در اختیار کاربران قرار می‌داد و اکنون گلکسی S25 اولترا می‌خواهد با تکیه بر پردازنده‌ی جدید و تغییر یکی از حسگر‌ها پا را از این هم فراتر بگذارد.

دوربین‌های اصلی 200 مگاپیکسلی، تله‌فوتو 50 مگاپیکسلی با زوم اپتیکال 5 برابری، تله‌فوتو 10 مگاپیکسلی با زوم اپتیکال 3 برابری و سلفی 12 مگاپیکسلی گلکسی S25 اولترا مشخصات یکسانی با دوربین‌های مشابه در گلکسی S24 اولترا دارند.

کره‌ای‌ها امسال تصمیم گرفته‌اند تا جای حسگر 12 مگاپیکسلی دوربین فوق عریض را با یک حسگر 50 مگاپیکسلی عوض کنند. به‌گفته‌ی سامسونگ، تجربه‌ی عکس‌برداری با گلکسی S25 اولترا با موتور پرو ویژوال به سطح جدیدی وارد می‌شود.

آخرین پرچم‌دار سامسونگ از دوربین فوق عریض 50 مگاپیکسلی استفاده می‌کند

تعدادی از قابلیت‌های دوربین اس 25 اولترا شامل Audio Eraser برای حذف نویز ویدیوها، Virtual Aperture برای کنترل بهتر و حرفه‌ای‌تر عمق میدان، و ضبط ویدیوهای 10 بیت می‌شوند.

پرچم‌دارن سامسونگ می‌توانند با دوربین اصلی ویدیو‌های 8K با نرخ 30 فریم‌بر‌ثانیه و با دوربین سلفی ویدیو‌های 4K با نرخ 60 فریم‌بر‌ثانیه ضبط کنند.

ناگفته پیدا است که هر دو گوشی در مجموع جنبه‌ها پرچم‌داران بسیار کاملی هستند. گلکسی S25 اولترا مسیر Galaxy AI که نسل گذشته آغازگر آن بود را با قدرت بیشتری ادامه می‌دهد و به‌لطف اسنپدراگون 8 الیت می‌تواند تمام کاربران سخت‌پسند را راضی کند.

قیمت گلکسی S25 اولترا مانند قیمت گلکسی S24 اولترا 1299 دلار اعلام شده است و این یعنی احتمالاً پس از ثبات نسبی در بازار، شاهد قیمت تقریباً یکسانی خواهیم بود؛ البته پیش‌بینی بازار موبایل ایران به‌هیچ‌وجه شدنی نیست.